سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوش رفتاری، دوستی را پایدار می کند . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----76877---
بازدید امروز: ----1-----
بازدید دیروز: ----4-----
آینه بیست در بیست

 

نویسنده: آینه
شنبه 91/10/30 ساعت 11:27 صبح

حکایت مرد روستایی که به شهر رفته بود وچشمش به مناره ای افتاده بود وازدیدن آن به شگفت آمده بود که این شی ء عجاب وحیرت انگیز چیست برایم جالب آمد لذا کنجکاو شدم تا آخر قصه رابدانم.نمیدانم با این قصه ای که مرحوم ملا احمد نراقی در طاقدیسش به نظم آورده  کداممان روستایی هستیم وکداممان شهری.آخر بد کلاسی شده این شهری بودن و به رخ کشیدن آن توسط خیلی آدم های اطراف ما وبد طعنی شده این دهاتی بودن احساس زبونی از آن در دل برخی هرهری مسلک ها .ولی چه منطق مبارک ودل پذیری دارد قرآن که شهری واقعی را صاحب خرد وعقلانیت وایمان دینی می داند ودهاتی حقیقی را جاهل به معرفت دینی وبی توجه به مبدا ومعاد.در هرصورت ملاک خدا برای دانایی و نافهمی اینچنین است یعنی چه شهری های زیادی را که نافهم ونادان می داند وچه دهاتی هایی را که دانا وخوش فهم تلقی می کند....
الغرض که این بنده خدا متحیر از دیدن مناره شهر که تابحال ندیده بود انگشت به دهان گرفته وسخت در این تحیر مانده وباخود نجوا می کرد که نکند این شیء عجیب و سربه آسمان گرفته ،دسته زمین است که زمین را با آن می چرخانند یا چاه بزرگی است که آن را کنده و وارونه ساخته اند .در این بین رندی باهوش والبته زرنگ متوجه نافهمی این بیچاره ی بی خرد شد وبه تحیر سوال کرد که «ای مرد نمیدانی این چیست ؟» این نردبان آسمان است که ماشهریان از آن دعاها وخواسته های خودرا با لا می بریم و از آنسو خداوند ارزاق وباران ونیازمان را از طریق آن برایمان سرازیر می کند.مرد رند هرآنچه در بساط مرد نادان بود با این حیلت  از او  ستاند وبه اوچند تخم زردک بخشید به عنوان اینکه این ها تخم نردبان است ومیتوانی آن را در محله ودیارت بکاری وشما هم صاحب نردبان آسمان شوید...
الغرض مرد نادان تخم های زردک را با چه شعفی به سامان خود آورد واهل دیار را همه خبر کرد که بیاید که چه آورده ام وچه خواهم کرد.همه اورا تحسین کرده وبا آدابی خاص تخم ها را در زمین کاشتند و تا توانستند از آب وکود ودیگر شرایط تیمارش دادند تا گذشت وگذشت ولی از نردبان آسمان خبری نشد مگر بوته های بزرگی که سر برآورده بودند وخودنمایی می کردند.همه در عجب از اینکه چه شده چه نشده تصمیم بر آن گرفتند که زمین را حفر کرده واز سر و راز ماجرا آگاه گردند....ادامه دارد 

    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • شیر یا گاو؟هیچکدام
    نوبهارمن
    عشق ویخ فروش
    عشق وگدایی
    تخم های واژگون عشق های سرنگون2
    تخم های واژگون عشق های سرنگون1
    عشق و آسفالت
    گله از لحظه ها
    عاشق های بی وجدان
    عاشقی ودروغگویی
    عشق در تاریکی
    بیست هزار بازدید از آینه ای نچندان بیست
    عشق کثیف ممنوع
    سلام وسلام
    دلیل عشق
    [همه عناوین(32)]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •